به یاد دارم سال های ابتدایی تولید که برای اخذ مجوزتولید اقدام کرده بودیم به اداره طرح و برنامه در وزارت صنایع رفتیم. این اداره آمار تولیدات صنعتی (درهر زمینه ای در ایران) را در اختیار داشت و اطلّاعات مفید و ارزشمندی را در اختیارمان قرار داد. متأسفانه در حال حاضراین سیستم به طور کلی حذف شده است و هر کسی بدون مطالعه، برنامه ریزی و آگاهی از تعداد کارخانجات و تولیدات مشابه، اقدام به راه اندازی کارخانه می نماید . پیشنهاد می کنم این بخش از صنایع ( منسوجات نبافته ) در وزارت صنایع و معادن و نهادهای ذی ربط مورد توجه قرار گیرد. سالهای گذشته کارخانجات تولید لایی در ایران انگشت شمار بود و آماری از آنها وجود نداشت . اولین کارخانه بی بافت برای تولید لایی ترمو در سال ۱۳۶۱ راه اندازی شده در آن زمان فقط دو کارخانه نوباف و ایران لایی به تولید منسوجات نبافته در زمینه تولید لایی سوزنی و اسپری می پرداخت . در آن سال ها بازار تولید منسوجات نبافته از رونق خوبی برخوردار بود اما به تدریج با راه اندازی کارخانجات متفرقه ، پس از گذشت ۴ – ۵ سال این تعداد اندک به بیش از ۵۰ واحد تولیدی منسوجات نبافته رسید که روند آن هنوزهم رو به افزایش می باشد.

 از یک طرف تعدادی از کارخانه ها به علّت مشکلات اقتصادی تعطیل شده و ازسوی دیگر کارخانجات جدید بدون مطالعه و برنامه ریزی راه اندازی می گردند. در نتیجه کار خانه ها از تولید یکدیگر کپی کرده در نتیجه دچار ضررمی شوند درشرایط فعلی آنقدر تعداد کارخانجات تولید لایی افزایش یافته که قیمت فروش اصلاً معقول نیست و اگر این سرمایه در کارهای دیگری استفاده شود سود به مراتب بیشتری از تولید منسوجات نبافته را در بر خواهد داشت. اکثر کارخانجات فعلی با اخذ وام و ورود ماشین آلات خارج از رده اقدام به راه اندازی خط تولید نموده و آنها هم به علّت بدی بازار متوقف و یا در حال فروش ماشین الات خود می باشند. برای مثال اکثر کارخانجات ایزوگام به دلیل افزایش روزمره قیمت لایی، اقدام به راه اندازی یک خط حلاجی، کاردینگ، لایی گذار و دستگاه سوزن زنی در کارخانه خود کرده اند زیرا برایشان مقرون به صرفه نبوده که لایی را از یک شرکت دیگر خریداری کنند که این خود نیز موجب رکود بازار گردیده است.

 مطلب آخر؟

 به نظرم بقای کارخانجاتی مانند ما به سیاست ها بستگی دارد. زمانی به دلیل وضعیت مطلوب فروش درآمد سرانه کارخانجات قابل توّجه بود در نتیجه کفش ، لباس و….. با حجم زیادی در بازار خرید و فروش می شد اما امروزه در آمد قشر متوسط آنقدر کاهش یافته که پوشاک در اولویت خانواده ها قرار ندارد و بیشترین هزینه صرف خوراک و هزینه های روزمره می شود و متأسفانه این روند ادامه دارد. با توجه به هشدارهای سندیکای صنایع نساجی و دست اندرکاران صنایع نساجی به مسئولین محترم در خصوس کمرنگ شدن این صنعت درعرصه تولید و مشکلات هزینه های بیمه، مالیات، برق، گاز، قانون چک و کارگر که باعث کند شدن تولید و نهایتاً تعطیل کارخانجات خواهد بود هیچ توجهی نکرده و با تسهیلاتی که به واردات کالا نظیر تعدیل تعرفه گمرکی و غیره داده اند موجب از بین رفتن این صنعت خواهد شد تسهیلات بانکی نظیر وام و غیره هیچ مشکلی را از این صنعت حل نخواهد کرد زیرا وام های دریافتی به علّت نداشتن سود در چرخه تولید پس از دریافت از بانک در زمینه های دیگر مانند ساخت و ساز استفاده می گردد.

کارخانجات رها شده اند. بقای کارخانجاتی مانند ما به سیاست ها بستگی دارد. زمانی به دلیل وضعیت مطلوب فروش درآمد سرانه کارخانجات قابل توجه بود در نتیجه کفش، لباس و…. با حجم زیادی در بازار خرید و فروش می شد اما امروزه در آمد قشر متوسط آنقدرکاهش یافته که پوشاک در اولویت خانواده ها قرار ندارد و بیشترین هزینه صرف خوراک می شود متاسفانه این روند ادامه دارد.

در چند سال اخیر، توان تولید ما تحلیل رفته، تعداد کارگرانمان کمتر شده و با این روند به تدریج تولید متوقف خواهد شد . تمام سرمایه خود را به تولید اختصاص داده ایم تا بتوانیم کارخانه و تولید را حفظ کنیم پس برای ادامه حیات به سیاست های کلان دولت وابسته هستیم . کیفیت کالای وارداتی چینی درجه ۳ و۴ است، در صورت واردات جنس چینی درجه یک متوّجه خواهید شد که از محصولات ما بسیار گرانتر خواهد بود باور کنید تولیدات ایرانی در بسیاری از زمینه ها کیفیت بسیار خوبی دارد، باید مهّم ترین و مهّم ترین سیاست دولت مسئله بقای کارخانجات تولیدی مانند ما باشد. اگرچه واردات محصولات چینی در بازار سایر کشورها هم برای آنان مشکل ساز بوده است اما آنها ورودی کالا را مطابق استاندارد مورد نظر گرفته اند با ورود محصولات چینی به صورت صحیح و طبق استاندارد انجام پذیرد، در کشور ما هم سیستم استاندارد برقرار است اما به دلیل بسیاری از مشکلات موجود، رعایت نمی شود. در صورت رعایت و اجرای استانداردها قیمت کالای چینی به مراتب از قیمت کالای داخلی بیشتر خواهد شد. لذا فقط چشم به سیاستگزاری دولت در زمینه کنترل واردات کالا به کشور داریم زیرا واردات بی رویه به تدریج تولید درکشوررا از بین می برد.

شرکت های خارجی، یکی پس از دیگری از قبولی اعتباراسنادی ایران خودداری می کنند، بنابراین برای خرید مواد اولیه مشکلاتی را برای کارخانجات بوجود آورده است. بسیاری از شرکتها دیگر لوازم یدکی کارخانجات را بعلت شرایط فعلی به ایران نمی فروشند، کارخانجات، مجبورند به روش های دیگر با قیمت بیشتر آن را وارد نمایند. نوسانات برق باعث صدمه بردهای الکترونیکی دستگاه ها شده وهرماه می بایست تعدادی از این بردها تعویض شود که با شرایط اعلام شده واقعاً واردات آنها روز به روز مشکل تر می شود، هزینه برق هم هر ساله رو به افزایش بوده و هیچ توجهی به این خسارت نمی شود و اگر چند روز از پرداخت قبض دیر شود اعلام می کنند که برق کارخانه را قطع خواهند نمود . پس از هزینه سرسام آور کلیه سیستم های کارخانه را از گازوئیل به گاز تبدیل نمودیم و در سال ۸۶ خوشحال از اینکه دیگر مشکل سوخت نخواهیم داشت سال رو شروع کردیم ولی در شرایط حاضرمدّت شش هفته است که گاز کارخانه کاملاً قطع شده و بخشی از خطوط تولید متوقف، لذا در این شرایط بحرانی پایان سال مجبور به تعدیل نیرو و کم کردن ساعات کار می باشیم، مجدداً جهت گرمای سالن ها و راه اندازی خطوط جهت بقای کارخانه مجبور به تعویض مشعل ها از گاز به گازوئیل شده ولی به علّت هزینه گزاف نتوانستیم این تبدیل را کامل انجام دهیم . ما واقعا دست کمک به سوی مسئولین محترم دراز کرده و تقاضای رسیدگی به وضعیت نابسامان صنایع نساجی داریم هیچ کارخانه ای مایل به اخراج کارگران خود نبوده و کارگران سر قفلی کارخانجات هستند ولی با شرایط به وجود آمده فعلی برای بقا کارخانجات مجبوربه تعدیل نیرو می باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *